این مساله به وضوح در توافقنامه اخیر مشهود است که به آزادی میلیاردها دلار از منابع مالی ایران و تبادل همزمان زندانیان منجر شد. چنین مبادلهای ممکن است غیرمتعارف به نظر برسد، چون این قراردادها معمولا از یک الگوی متقابل پیروی میکنند، مگر اینکه پای یک زندانی سرشناس در یک طرف در میان باشد. این در مورد زندانیان آمریکایی صدق نمیکند، زیرا آنها متشکل از شهروندان آمریکایی هستند که هیچ مقام بلندپایهای در میان آنها وجود ندارد. با این وجود، نیروی محرکه پشت این تصمیم، ضرورت دولت بایدن برای دستیابی به دستاوردهای ارزشمند سیاسی، با توجه به کاهش اخیر موفقیتهای سیاست خارجی آن بوده است.
پیامدهای این توافقنامه تبادل زندانی فراتر از شرایط خاص آن است و به گفتوگوی گستردهتر بین ایران و ایالات متحده، بهویژه در مورد احیای توافق هستهای میپردازد. ناظران این توافق اخیر را بهعنوان شاخصی تفسیر میکنند که ایجاد چارچوبی برای احیای مجدد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را در محدوده احتمالات باقی میگذارد. تنها مانع ارائه فرمولی است که هم برای ایران و هم برای آمریکا قابل قبول باشد. به نظر میرسد که کل وضعیت، یک اقدام موازنه ظریف است که هر طرف با دقت سود و زیان خود را ارزیابی میکند. با این حال، ویژگیهای توافقنامه مبادله زندانیان نیز بر استراتژی موثر ایران برای نشان دادن صبر برای کسب امتیازات قابل توجه از سوی مذاکرهکنندگان آمریکایی تاکید میکند. این دستاورد ممکن است پیامدهایی برای هر توافق مرتبط با احیای برجام داشته باشد
نویسنده : مانا بورس- تیم تحلیلی بورسی 07 شهریور 1402